بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ای خدا، گرچه همین نزدیک نزدیک ، نزدیکتر از رگ گردنم هستی، ولی دلم برای تو خیلی تنگ شده. هر وقت نگاه کردمت دیدم لبخند به لب داری اما من که گرفتار رنگ و لعاب های روزگار شدم خیلی زود لبخند قشنگ تو را فراموش می کنم و باز دلم تنگ میشه.
الهی کسی از تو دور نشه که دلتنگی اون قلب آدمو از جا می کّنه و جاش خون می پاشه.
ای خدا کاش روزی برسه که حتی یه لحظه هم چشم از تو برندارم . ای خدا دلم برای تو تنهای تنها تنگ شده؛ حالا این روزها اسم تو رو آوردن کلاس نداره و خیلی از ماها کسر شأن می دونیم دم از تو بزنیم؛ حالا حرف دانشمندا بیشتر از حرف تو خریدار داره، کافیه بگن فلان دانشمند غربی گفته ، اون وقته که چشم بسته قبول می کنن. ای خدا چقدر تو غریبی ای خدای غریب دلم خیلی برای تو تنگه.
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی هرچه زیبائی بود برای زندگی کردن تو دادی تا همیشه یاد تو بر لب نشانیم و برایت خوش شویم با مردمانت . ولی اما من و ما جز برای خود نمی خواهیم کسی خوش باشد و زیبا بماند. ولی ما در میان میله های سرد زندان هوی خواهی نفس افتاده ایم و هرچه خوبی از تو آمدرا با بدی کردیم عوض. کاش ما جز خود نبینیم و برای دیگران هم اشک ریزیم.
بسم الله الرحمن الرحیم
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یک هست و یکی نیست غیر از خدا هیچکسی نیست
یکی هست که صاحب هرچی که هست
یکی هست خالق هرچی که هست
یکی هست همه ز اویند ولیکن خیلی ها بی عشق اویند
یکی هست جان ها ز اویند ، عده ای شهید شدند جان را بدادند زیرا ز اویند
یکی بود یکی نبود ، غیر از خودش هیچکس نبود
یکی بود حسین به ما داد، راه عشق و عاشقی داد
یکی بود حسین و یاد داد ، راه بندگی به ما داد
یکی بود حسین نشان داد، راه نقش زدن به ما داد
یکی بود که عشق ما شد ، غیر او دشمن ما شد
یکی هست و غیر او نیست ، راه عاشقی جز او نیست...